حقوق وجایگاه زن
 
یاشاسین آذربایجان
به وبلاگ ترک گروپ خوش آمدید لطفاً نظر دهید.منتظر تمام انقادات و پیشنهادات شما هستیم.
چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:حقوق وجایگاه زن, :: 20:11 ::  نويسنده :

 

 

 

 

مقدمه

 
حقوق و جايگاه زن موضوعى است كه دشمنان اسلام تبليغات كاذب فراوان در اطراف آن بپا كرده اند، مصونيت زن را با محدوديت وى اشتباه گرفتند و رفتار برخى از مسلمين را با قوانين ، اسلام يكى دانستند و سيماى مهربان اسلام و دست نوازش قرآن و بازوى حمايت مسلمانان راستين را در دفاع از نواميس مسلمين نديدند و تلاش كردند اين قشر وسيع و مؤ ثر جامعه بشرى را به مكتب حيات بخش اسلام بدبين سازند، رسانه هاى گروهى و ابزارهاى تبليغاتى غرب . بلند گوى وسوسه هاى شيطان شدند و خواستند همچون شيطان كه به اغواى آدم و حوا چشم اميد داشت ، زنان پاك و دختران معصوم دنياى شرق را به خوردن ميوه ممنوعه وا دارند و لباس نجابت و كرامت را از پيكر آنان در آورند و آنان را از آسمان ارزشهاى ملكوتى و صحنه خدمات علمى و اجتماعى به لجن زار خود نمائى و خودفروشى و ابتذال و هرزگى بكشانند. سوء استفاده از صفاى فطرى و صداقت اوليه قشر مظلوم زن شيوه تاريخى شيطان است ، و تقويت آگاهى و ايمان بانوان بهترين راه مقابله با اين نيرنگهاى شيطانى است .
معاونت فرهنگى سازمان تبليغات اسلامى با انتشار اين دفتر ضمن تشكر از نويسنده محترم اميد دارد، گامى كوچك در راستاى معرفى شخصيت زن از ديدگاه قرآن بردارد و خدمتى نا چيز به آستان مقدس اسلام آزادى بخش ،ارائه نمايد.

 

 

پيشگفتار 
انقلاب اسلامى ايران ، همچنان كه در ابعاد مختلف در جبهه هاى گوناگون ، چهره كريه استعمار را برملا ساخت و شگردهاى شيطانى استعمارگران را افشاء نمود، بويژه در بعد استعمار فرهنگى ،با آگاهى بخشى مداوم و روحيه دادن به مردم ، توانست افكار بسيارى از مردم جهان را از قيد و بندهاى استعمارگران آزاد سازد و آنان را به حقايق جهان را از قيد و بندهاى استعمارگران آزاد سازد و آنان را به حقايق جهان آشناتر نمايد، و در اين ميان ، تهمتهاى ناجوانمردانه مزدوران استعمار را به اسلام ، رد كند.
گردانندگان فرهنگهاى استعمارى ، بر اثر وحشتى كه از اسلام آزادى بخش و روشنگر داشتند، مى كوشيدند تا مانع آگاهى مردم از اسلام واقعى گردند، و علاوه بر اينكه خواسته هاى خود و اسلام مورد پسند خود را ترويج مى كردند، صدها تهمت و افتراء نيز به اسلام مى بستند تا جهانيان را از آن دور و متنفر سازند. از آن جمله در ماسك دفاع از آزادى زن ، جنايتكارانه ترين ستم را بر زن معاصر روا داشتند و او را به بردگى و اسارتى زشت تر از بردگى و اسارت قرون وسطائى كشاندند، با فريب دادن زن و جدا كردن وى از آئين الهى و بى خبر نگه داشتن او از اسلام ، از وى وسيله اى براى سود جوئى سودا گران و عياشان فراهم آورند!
از جنايتهائى كه مرتكب شدند اين بود كه گفتند: اسلام ، به زن ارج ننهاده و شخصيت انسانى براى او قائل نشده است . بر اثر اين تهمت ، بسيارى از جهانيان كلا از اسلام جدا ماندند و برخى از دانشمندان نيز بر اثر بى اطلاعى ، با كم اطلاعى از فرهنگ اسلام و بينش اسلامى ، نتوانستند نظر اسلام را در مورد زن ، به دست آورند و در نتيجه آنان نيز گر چه بى غرض ‍ بودند به اشتباه افتاده به فهم و درك نظر اسلام ، موفق نگشتند.
در اين ميان ، حركت و جوشش زن مسلمان در ايران و نقش اساسى او در پيروزى انقلاب اسلامى ، جهانيان را متوجه اين حقيقت ساخت كه زن مسلمان كيست ؟ و چگونه است ؟
مردم گيتى ديدند كه زنان مسلمان ايرانى ، آن تعدادى كه در خيابانها و ... به شكل عروسكهاى نمايشى غرب مى لولند، نمى باشند بلكه آنان كسانى هستند كه هنگام احساس خطر براى اسلام و با علم به جواز حركت و قيام و فرياد و با آگاهى از رضايت مقام رهبرى اسلامى ، مانند جويبارهائى از هر كوچه و كوى و برزن ، از ميان خانه ها و منازل ، جارى مى گردند و سيلى خروشان و رعد آسا را تشكيل مى دهند و عذابى اليم بر جان ستمكاران فريبكار مى گردند.
جهانيان ديدند كه زن مسلمان ، با حفظ آئين عفاف و حجاب و با ظرافت از گل لطيف ترش و با نيروى الهى ايمانش ،مشتى پولادين و غرشى چون رعد در مقابل تبهكاران مى گردد و آتش مرگ آور براى خيمه شب بازى هاى استعمار مى شود.
آرى يكى از ابعاد مثبت انقلاب اسلامى ايران اين بود كه توطئه استعمار فرهنگى را نيز خنثى كرد و برملا ساخت و اين تهمت را هم مرتفع نمود.
بيچاره زنان غرب زده ، استعمار زده ، فريب خورده و بى خبر از روح و حيات اسلامى ، آنان كه حتى واژه زيباى آزادى را ادراك نكرده اند و شياطين استعمارى براى حفظ منافع خود نگذاشتند كه آنان اين مفاهيم را درك كنند و در نتيجه ، زن معاصر، اسير و برده مد و مدپرستى گشت و وسيله اى براى خوشگذرانيهاى مردان آلوده و منحرف !.
زن غربى ،بيچاره ترين زن ، در عصر ما است زيرا با احترامى دروغين و كاذب و فريب دادن او به نام آزادى و روشنفكرى از او كالائى ساخته اند و او هر لحظه با خودنمائى در انظار، خويشتن را عرضه مى كند و متاءسفانه بسيارى از آنان هم (نمى دانند كه نمى دانند) و اين بى خبرى يا راضى شدن به ذلت ، از سوى زن غربى ، بلايى مهلك براى وى گشته و مهلك تر و دردناكتر اين كه : كسى كه درك نكرد و ندانست يا به همين حالت راضى شد و تن در دارد، هرگز بيدار نخواهد گشت و براى آزاد شدن تصميم نخواهد گرفت مانند بردگان كه تنها به سير شدن شكمشان راضى بودن و براى اربابانشان خوش ‍ خدمتى مى كردند و هرگز به آزاد شدن خويش نمى انديشيدند.
بانوان جهان !
با احترام به همه زنان جهان و با يارى خداى متعال بر آن هستيم كه شخصيت زن را مخصوصا از ديدگاه قرآن ، كتاب آسمانى اسلام ، مورد بررسى و تحقيق قرار دهيم و بانوان جهان را به حقيقت آشناتر سازيم ، و از اين طريق ، اين قشر عظيم و مؤ ثر و اين ركن اساسى جامعه را به ارزش ‍ واقعى خود آگاه تر نمائيم . گر چه حق اين مطلب در نگارشهاى مختصر و محدود ادا نمائيم .
قرآن ، همچنانكه همه حقايق را بيان كرده است ، از مقام والاى زن نيز دفاع نموده و حقيقت وجودى و شخصيت او را معرفى كرده است .
زيرا قرآن ، تنها يك مجموعه قوانين ، و يك سلسله مقررات خشك و بى روح و بدون تفسير نيست . در قرآن قانون هست و تاريخ هم هست ، موعظه و اخلاق دارد، قواعد كلى جامعه شناسى و سبب پيروزى ها و شكست ها را نشان مى دهد، و داراى تفسير هم مى باشد.
همانگونه كه در بسيارى از موارد، به صورت ابلاغ و بيان قانون ، دستورالعمل ها امر و نهى ها را معين مى كند. در جاى ديگر وجود و هستى را تفسير مى نمايد، راز آفرينش و خلقت انسان ، زمين آسمان ، گياه و حيوان را اعلام مى دارد و علل موت ها، حيات ها، مرگها، زندگيها، عزت ها، ذلت ها، ترقى ها و انحطاطها را بيان مى كند.
قرآن يك كتاب فلسفى نيست ولى در مورد جهان ، انسان و اجتماع كه سه موضوع اساسى فلسفه است ، به گونه اى روشن و قاطع نظر مى دهد و با روش مخصوص خود، به كسانى كه آشنائى كامل با قرآن دارند جهان بينى خاص را مى بخشد و با نيروى خلل ناپذيرى كه از منابع كمال مطلق و مبداء علم الهى سرچشمه گرفته است ، افق فكرى پيروانش را روشنتر نموده بينشى عميق و نافذ در ادراك حقايق جهان ، به آنان مى بخشد و پيروان واقعى قرآن ، از اين طريق مانند ماديون در گرداب هاى هولناك زندگى ، اسير خيالبافيها و كجرويها نمى گردند.
قرآن ، برخلاف همه آراء فلسفى و مذهبى و عادتهاى پيش از نزول قرآن و سنتهاى همزمان با نزول قرآن و بر خلاف برخى از آراء و عادت زمانهاى اخير، حقيقت وجودى زن را همانند مرد دانسته و مانند ديگران سرشت وى را جدا از مرد و طفيلى معرفى نكرده است .
و من آياته خلق الكم من انفسكم ازواجا
(از نشانه هاى او است كه براى شما از نفسس و جان خودتان ، جفت آفريد ...)
و در جاى ديگر مى فرمايد:
ولله جعل لكم من انفسكم ازواجا
(1)
(و لله است كه براى شما از جنس و جان خودتان جفت قرار داده .)
و در جاى ديگر سرشت و خمير مايه زن و مرد را يكى معرفى كرده و مى فرمايد:
و الله خلقكم من تراب ثم من نطفة ثم جعلكم ازواجا

(2)
(و خدا است كه شما را از خاك آفريد، سپس از نطفه ، آنگاه شما را جفت جفت قرار داد)
ناگفته پيدا است كه مايه اصلى زن و مرد را از يكديگر جدا نكرده و هيچكدام را بر ديگرى ترجيع نداده است .
و بالاخره ، در اين كتاب ، شخصيت زن از ديدگاه قرآن ، مورد تحليل قرار مى گيرد و جهانيان را به حقايق قرآنى پيرامون زن ، آشنا مى سازيم .
در اينجا لازم مى دانم از برادران انديشمند و خدوم در معاونت فرهنگى سازمان تبليغات اسلامى ، كه با علاقمندى در نشر معارف الهى اسلام مى كوشند و در پاسدارى از فرهنگ اصيل انقلاب اسلامى ، سعى بليغ و وافر دارند و در طبع و نشر اين اثر، همكارى كردند، تشكر و قدردانى نمايد.

 

 

شخصیت زن از دیدگاه پیامبر (ص(

 

 

   1پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم نسبت به زن احترام خاصى قايل بود و مرتباً درباره محبت و مهربانى و مداراى با آنها سفارش مى‏كرد، به زنان سلام مى‏كرد و مكرر مى‏فرمود:
من از دنياى شما سه چيز را دوست مى‏دارم و آن سه چيز عبارت‏اند از: عطر، زن و نماز كه روشنى چشم من است. (1)
  
ناگفته پيدا است كه اين سخن پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم به خاطر شهوت و غريزه جنسى نبود، بلكه آن حضرت با ايراد چنين سخنانى مى‏خواست زنان را كه در نظر اعراب، موجودى بى‏ارزش و در حد يك حيوان بودند، بزرگ جلوه دهد. بدين جهت، زن را در رديف نماز كه امرى عبادى و مقدس است، قرار داد و با اين تعبير، زن را به بالاترين مقام ترقى داد.
  
«ميمونه»، همسر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم مى‏گويد: از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم شنيدم كه مى‏فرمود: بهترين مردان امت من كسى است كه نسبت به همسر خود بهترين رفتار را داشته باشد و بهترين زنان امت من كسى است كه نسبت به همسر خويش بهترين كردار را داشته باشد. هر زنى كه آبستن مى‏شود، هر شب و روزى كه بر وى مى‏گذرد، برابر با هزار شهيد، اجر و پاداش دارد. بهترين زنان امت من زنى است كه در آنچه معصيت نباشد، رضاى شوهر را به دست آورد و بهترين مردان امّت من، مردى است كه با خانواده‏اش به لطف و مدارا زندگى كند. چنين مردى هر روزى كه بر او بگذرد، اجر صد شهيد دارد.
  
عمر گفت: يا رسول‏اللَّه! چگونه مى‏شود زنى كه رضايت شوهرش را به دست آورد، اجر هزار شهيد و مردى كه با خانواده‏اش مدارا كند، اجر صد شهيد را داشته باشد؟
  
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: بدان كه اجر زنان، نزد خداوند، بيش از اجر مردان است. به خدا سوگند كه ستم شوهر نسبت به زن، بعد از شرك به خدا، بزرگترين گناهان است. نسبت به رفتار با موجود ضعيف (زن و يتيم) از خدا بترسيد كه خداوند به خاطر ايشان، شما را مؤاخذه خواهد كرد. هر كه به اين دو نيكى كند، رحمت الهى نصيب او شود و هر كه بدى نمايد، مورد سخط و خشم الهى واقع شود(2)
  
رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم معيار جوانمردى و فرومايگى انسان را چنين بيان مى‏فرمايد: جوانمردان، كسانى هستند كه زنان را گرامى مى‏دارند و فرومايگان نسبت به آنان اهانت مى‏نمايند. (3)
و در حديث ديگر مى‏فرمايد: بهترين شما كسى است كه با خانواده‏اش رفتار نيك داشته باشد. من نيز با خانواده‏ام چنين‏ام.(4)
  
ابن‏عباس از پيامبر گرامى صلى اللَّه عليه و آله و سلم روايت مى‏كند: هركس دخترى داشته باشد و نسبت به او اهانتى روا ندارد و فرزند پسرش را بر او ترجيح ندهد، خداوند او را داخل بهشت مى‏كند. (5 )
و نيز مى‏فرمايد: هركسى كه از بازار، متاع و تحفه‏اى به خانه آرد، اول به دختران بدهد و سپس به پسران. هر آن كس كه دختران را شاد كند، گويى كه از ترس خدا گريسته است، يعنى همان تقرب و پاداش را دارد.(6)

 

 

2. تاریخ جهان مذهبی کسی پیدا نمی شود که مقام جنس لطیف را مانند محمد مصطفی(ص)بالا برده باشد.پیغمبر اسلام روزی برای زنها حقوق قائل شد که زنان از هیچ حقوقی برخوردار نبودند و فرمود«حقوق زنها محترم است و مقدس، مواظب باشید که حقوق زنها محفوظ باشد و از حقوقی که برای آنها تعیین شده است برخوردار باشند»و در جای دیگر می فرماید«بهترین مسلمان کسی است که دارای بهترین رفتار باشند و بهترین مردان در میان شما کسی است که نسبت به زنانشان خوش رفتار باشند»

 

 

پیامبر اسلام (ص)در جای دیگر می فرماید«من دوست دارم از دنیای شما سه چیز را(نماز، محبت زن، عطر)»در اینجا پیغمبر(ص)لذت دنیا را سه چیز دانسته و محبت زنان را قرین نماز که رکن اعظم دیانت اسلام قرار داده است.

 

 

و نیز در حجة الوداع در روز غدیر خم که نصب امامت فرمود در حضور هزاران نفر از مسلمین، در ضمن وصایای خود تأکید کرد که وصیت من در مورد زنان آن است که حقوق آنها را رعایت کنید و با آنها به خوبی رفتار کنید.

 

 

و فرمود«ای مردان زنان شما بر شما حقی دارند که مبادا آنها را رعایت نکنید که اهل دوزخ می شوید»و حتی در حالت نزاع و وفات آخرین بیان آن حضرت سفارش نماز و زنان بود. و همیشه می فرمود که زن گل خوشبوئی است نه قهرمان ،در هر حال با او مدارا کنید که یار و امانت خدایند.بدیهی است که از این همه توجه و سفارش و التفات از روی شهوت پرستی و نفس شهوانی نبوده است بلکه توجه آن حضرت در باره مقام زن به مرتبت همسری و مادری و رفاقت و موانست با مردان را دارد و وسیله رحمت خداوندی و پدید آورنده نسل بشر است.

 

 

بدین جهت تعجب آور نخواهد بود که پروفسور ت.و. آرنولد زندگانی زناشوئی پیغمبر(ص) را ین گونه توصیف کرده و گفته است:«یکی از زیباترین چهره های زناشوئی کاملی است که تاریخ بما نشان میدهد»

 

 

زن از دیدگاه قرآن 

 

 

در این بخش به توضیح در مورد آیاتی می پردازم که معاندین و دشمنان نادان اسلام از آنها سوء استفاده کرده و به نفع خود آن را تفسیر می کنند.

 

 

خداوند در آیه 222 و 223 سوره بقره می فرماید :زنان کشتزارهای شما هستند .و در مورد آن توضیح داده است .این آیه خود جای تأمل بسیار دارد به نظر من اگر کسی اهل فکر باشد به عمق این آیه پی می برد .این بهترین مثال در مورد زنان است و من تصمیم گرفتم که این را مختصرا توضیح دهم .خداوند در این آیه زن را به کشتزار تشبیه کرده است .او در اینجا به خاصیت کشتزار اشاره کرده است.زمانی که کشاورز بذر در کشتزار می کارد همانند آن است که مرد نطفه به زن انتقال می دهد .مرغوب بودن کشتزار نیز همچون پاک بودن و با طهارت بودن زن است.زمانی که کشاوزر در زمین دانه می کارد و منتظر محصول می شود در این بین هیچ کاری در مورد محصول نمی تواند بکند جز این که از زمین نگهداری کند آن را کود دهد و مواظب باشد که آفت نگیرد و همچنین دعا کند. و این دقیقا مانند زمان بارداری است که مرد باید از زن به نحو مطلوب نگهداری کند رژیم غذائی مناسبی (همانند کود برای زمین)را برای زن تأمین کند و مواظب باشد که زن مریض نشود و دچار بیماری نگردد و برای او دعا کند و خلاصه این که اگر کشاورز از زمین خوب محافظت کند و از حمله آفات و دیگر جانوران جلو گیری کند محصول او خوب و سالم ببار می آید در غیر این صورت محصولش خراب می شود .این هم دقیقا در مورد زن صادق است و این بهترین مثالی است که خداوند در این مورد آورده است.با توجه به این آیه زن مثل کشتزار و یا زمین کشت یا زمین مناسب برای بذر دنیا و آخرت است.پس اگر در استفاده از آن فرمان خداوند اجرا شود هم خانواده از خطر سقوط نجات می یابد و هم آخرت زن و مرد به پاداش بهشت تأمین می گردد.و اگر برعکس همچنانکه معمول جهان است از این زمین استفاده شود محصول آن وحشیانند که دنیای امروز با آن دست به گریبانند.در این عالم زیبایی همه موجودات به زمین و محصول آن بستگی دارد اگر کشت و زرع نبود نه گیاهی وجود داشت نه انسانی و نه حیوانی.زن نیز کشتزاری است که دختران و پسران محصول آن کشتزار هستند و اگر این زمین از گناه و بیماری و فساد محفوظ بماند بشر در آرامش و آسایش خواهد بود.اما ممکن است که این تشبیه برای بعضی در مورد زنان سنگین آید که چرا اسلام در باره نیمی از نوع بشر چنین بیان کرده است، در حالی که نکته باریکی در این تشبیه نهفته است، و در حقیقت قرآن می خواهد با این بیان ضرورت وجود زن را در اجتماع انسانی مجسم کند، که زن وسیله اطغاء شهوت نیست بلکه وسیله ای است برای حفظ حیات نوع بشر!همانطور که انسان برای ادامه زندگی به تغذیه نیاز دارد ،و بدون کشت و زرع مواد غذائی،حیات او تأمین نمی شود،همچنین بشر برای ادامه زندگی نیازمند به وجود زن است.این سخن در برابر آنهائی است که نسبت به جنس زن همچون یک بازیچه و وسیله هوسبازی مینگریستند، هشداری محسوب می شود.

 

در آيه ۳۴ سوره نساء که می فرمايد<الاتی تخافون نشوزهن فعظوهن>اين در مورد زنانی است که نشانه های سرکشی و طغيان و عداوت و دشمنی در آنها آشکار شده است.قرآن می فرمايد زنانی که سرکشی و طغيان می کنند اول آنها را پند و اندرز کنيد و مو عظه نمایید به این ترتیب که آنها پا از حریم نظامی خانواده فراتر می گذراند قبل از هر چیز باید به وسیله اندرزهای دوستانه موعظه شوند.و مرحله بعد و اهجروهن فی المضاجع>در صورتی که اندرزهای شما سودی نداد از آنها دوری کنید و با این عکس العمل و بی اعتنایی و به اصطلاح قهر کردند و عدم رضایت خود را از رفتار آنها آشکار کنید تا شاید همین واکنش خفیف در آنها اثر کند.مرحله آخر و نهائی<وضربوهن>است.در صورتی که سرکشی و پشت پا زدن به وظایف و مسئولیتها ادامه یابدو از حد خود بگذرد و در راه قانون شکنی به لجاجت و سرسختی گام بردارند و نه پند و اندرزها تاثیر کند و نه قهر کردن سود بخشد راهی جز شدت عمل وجود ندارد برای وادار کردن به مسئولیت خود باید تنبیه شوند.در اینجا نا چار باید از خشونت استفاده کرد.اما در اینجا سئوالی مطرح است که چرا قرآن اجازه داده است که مرد در مورد زنان تنبیه شوند؟؟؟ اولا:مسئله تنبیه با توجه به توضیحات روانشناسی امروز در مورد کسانی که وظیفه نشناس هستند و هیچ راهی برای آنها مفید واقع نشود مجاز شمرده شده است .و این تنها منحصر به اسلام نیست.در تمامی قوانین دنیا هنگامی که به طریق مسالمت آمیز برای وادار کردن افراد به انجام وظیفه موثر واقع نشد متوسل به خشونت می شوند نه تنها از طریق زدن و گاهی مجازات های سنگین هم برای آنها در نظر گرفته می شود مانند شلاق و اعدام و.....دوما:تنبیه بدنی در اینجا باید ملایمت و خفیف باشد به طوری که موجب شکستگی و جراحت نشود و باعث کبودی سر و صورت هم نباید باشد.و پیامبر می فرماید از جمله حقوق زن بر مرد این است که به سر و صورت او نزند .و در جای دیگر می فرماید که در همه مواقع به سر و صورت کسی نزنید اگر چه حیوان باشدسوما:روان کاوان امروز معتقدند که جمعی از زنان دارای حالتی هستند که به مازوشیسم(آزار طلبی)هستند که گاه این حالت در آنها تشدید می شود.و تنها را آرامش آنها تنبیه مختصر بدنی است پس در اینجا تنبیه بدنی جنبه آرام بخشی و یک نوع روان درمانی دارد.پس اگر در این مراحل قبل از زدن اگر زن به وظیفه خود عمل کند مرد هیچ حقی ندارد که بهانه گیری کند و در صدد آزار زن برآید...چهارما:این قانون برای مردان هم صادق است ولی چون تنبیه مرد از عهده زن بر نمی آید خداوند این کار را بر عهده حاکم گذاشته است که آنها را تعزیر یعنی مجازات بدنی کند و همچنین داستان مردی که زن خود را از خانه بیرون کرد و به هیچ طریقی راضی و تسلیم نمی شد حضرت علی(ع)با شدت عمل و تهدید شمشیر او را وادار به تسلیم کرد. اما در اسلام به مردان اجازه نمی دهد که براحتی به زنان خود دست بلند کنند بلکه آن را به عنوان یک راه حلی برای ادامه زندگی صلح آمیز قرار داده است.وبرای آن شرایطی گذاشته است که بنده فکر می کنم که از هر صد مورد از سرکشی زنان شاید یک مورد به تبیه بدنی کش پیدا کند.ولی در اسلام این عمل را همانند طلاق زشت و ناپسند میداند همانگونه که طلاق حلال لاست و نزد خداوند منفور و ناپسنر است زدن زنان هم همین حکم را در اسلام دئارند که تا جائی که پیامبر اکرم می فرماید:«چگونه زنان را می زنید در صورتی که آنها با شما همسر و همنشین هستند».در جای دیگر می فرماید :«من از کسانی که زنان را خود را می زنند در شگفتم با این که خود وی به کتک خوردن سزاوارتر است .زنان را اگر نافرمانی کردند با چوب نزنید که باید قصاص شوید بلکه بجای زدن در خوراک و پوشاک بر آنها سخت بگیرید تا در دنیا و آخرت در آس


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ


سلام به وبلاگ ترک گروپ خوش امديد از اينكه از وب ما ديدن ميكنيد ازشما سپاسگذاريم واميدواريم لحظات خوشي را در اين وبلاگ سپري كرده باشيد و خوشتون اومده باشه دوستان عزيز نظر يادتون نره حتما درمورد عكس ها ومطالب نظر بديد به نظرات قشنگتون پاسخ داده ميشه باتشكر.
آخرین مطالب